سفر به روستاهای ناشناخته و دیدنی ایران +عکس


 





 
یکی از برنامه های ما در نوروز سفرهای کوتاه است. این سفر ها حتما نباید به شهر ها و یا روستاهای معروف باشد. جای جای میهن عزیزمان ایران، دنیای است برای گشت و گذار.
تقريبا همه ما دست‌كم يكبار ساحل خزر يا غار عليصدر يا يكي از بناهاي تاريخي شيراز و اصفهان و يزد را ديده‌ايم و نام كندوان و ميمند و ماسوله و ابيانه و جواهرده را شنيده‌ايم و مي‌دانيم آسياب‌هاي آبي شگفت‌انگيز و شهر سوخته و زندان حضرت سليمان و آرامگاه دانيال نبي(ع) كجاست، اما گردشگري در ايران فقط در اين چند منطقه خلاصه نمي شود و براي اثباتش كافي است بدانيد تنها در وصف روستاهاي هدف گردشگري كشورمان و عشايرش، مجموعه‌اي 8 جلدي نوشته شده و هنوز خيلي از روستاها معرفي نشده‌اند و گمنام مانده‌اند.
مطالعه همين كتاب‌ها بود كه باعث شد به خيالمان برسد امسال از مسافران نوروزي دعوت كنيم علاوه بر پاتوق‌هاي هميشگي سفرشان، به روستاهاي ناشناخته، اما مناسب گردشگري هم سري بزنند، از طبيعت دست نخورده لذت ببرند و همان وقت هم يادي از ما كنند.
آنجا اگر کمی سر کیسه را شل کنید و یک جفت گیوه مرغوب هجیجی بخرید، کفش‌هایتان دیگر هرگز لنگه‌ به لنگه نمی‌شوند چون گیوه لنگه راست و چپ ندارد و یکی از اصلی‌ترین مکان‌های تولیدش، روستای هجیج از توابع بخش نوسود شهرستان پاوه در استان کرمانشاه است.
هجیج ـ که برخی آن را با «ح جیمی» می‌نویسند و می‌گویند به معنای دره سرسبز و عمیق است ـ روستایی است که همه خانه‌هایشان از سنگ هستند و حتی یک آجر در آنها به کار نرفته است.

چند کار واجب است که به محض رسیدن به هجیج باید انجام دهید، نخست این که دست‌کم یک جفت گیوه مرغوب بخرید، چون پیشه بیشتر هجیجی‌ها، دوختن همین گیوه‌های فوق‌العاده است، دوم به چراگاه‌های خوش‌منظره «پیاز دول میشا» و «گاول» و‌ آبشار بل در نزدیکی روستا که آب معدنی شفابخش دارد، سری بزنید و سوم اگر فرصت کردید از یکی از قدیم‌های ده بپرسید چرا هجیجی‌ها قاب‌های در و پنجره همه خانه‌های روستا را آبی آسمانی می‌کنند؟
حتی از دیدن عکس‌ روستای قلعه رودخان از توابع بخش مرکزی شهرستان فومن در استان گیلان هم لذت می‌برید و دلتان تازه می‌شود تا چه رسد به این‌که آنجا باشید و در هوای خنک و مطبوعش نفس عمیق بکشید و صدای هوش گیاهان به گوشتان برسد و بوی سبزه مرطوب جنگل را حس کنید و به آواز پرندگان گوش کنید که در اعماق آن سبزی یکدست می‌خوانند.

حتی اگر هیچ‌یک از آن قلعه‌ها و مساجد قدیمی، دور و بر روستای سهولان، از توابع بخش مرکزی شهرستان مهاباد در آذربایجان غربی نبود، حتی اگر آن چشمه‌های خروشان و باغ‌های میوه پربار، روستا را احاطه نکرده بودند، وسوسه سوار شدن بر قایقی پارویی و گردش در دالان‌های تو در توی غار معروف این روستا، حتما می‌توانست هر گردشگری را به آنجا بکشاند؛ وسوسه دیدن قندیل‌هایی که گاهی خوشه انگور شده‌اند، گاه پروانه، گاهی پای فیل، گاهی توت فرهنگی، گاه عروس دریایی و ... .

****
برخی از پدربزرگ‌های آنها می‌گویند که از پدربزرگ‌هایشان شنیده‌اند و پدربزرگ‌هایشان از پدربزرگ‌هایشان نقل کرده‌اند و پدربزرگ بزرگ‌های آن پدربزرگ‌ها تعریف کرده‌اند که ... به هر حال مهم نیست دقیقا چه کسی گفته است، مهم این است که برخی بر این باورند که شاید نام روستای کر کبود از نام دو اسب که «کهر» و «کبود» صدایشان می‌کرده‌اند، گرفته شده است.
هر کس در دیدار از کر کبود از توابع بخش طالقان ساوجبلاغ در استان تهران درباره این‌که مهمترین جاذبه گردشگری روستا کدام است، نظری دارد، اما از نظر ما، زیباترین اجزای روستا، معماری سنتی خانه‌های آن، درخت‌های تنومند کهنسالش با سایه‌های پربرکت و کوچه‌های خاکی و شیبداری است که دیوانه‌وار پیچ و تاب می‌خورند، پله می‌شوند، حیاط می‌شوند، یا به دل کوه می‌زنند و به آبشار کر در هفتصد متری شمال شرقی روستا یا یخچال‌های طبیعی آن در شمالش می‌رسند.

****
ممکن است از ما بپرسید چرا از استان چهارمحال و بختیاری که سرزمین لاله‌های واژگون است، روستای آتشگاه از توابع بخش مرکزی لردگان در استان چهارمحال و بختیاری را انتخاب کرده‌ایم که کمتر لاله وحشی دارد که به شما پاسخ می‌دهیم، اولا لاله‌ها معمولا در اردیبهشت باز می‌شوند و در فروردین هنوز باز نشده‌اند و ثانیا شک نکنید طبیعت آتشگاه هم آنقدر بکر و دست‌نخورده است که از سفر به آن پشیمان نمی‌شوید.
قدمت این روستا به دوره قاجار برمی‌گردد؛ همان زمانی که عشایر بختیاری آن را به عنوان یکی از ییلاق‌های خود پسندیدند و چادرهایشان را در مجاورت آبشارهای زیبای آن که در مساحتی سه کیلومتری گسترده شده‌اند، برپا کردند.

****
چند بار نام روستای درکش از توابع بخش مرکزی شهرستان مانه و سملقان به گوشتان خورده است؟ آیا دوست دارید مهمان کردهای کرمانجی در خراسان شمالی شوید؟ تا حالا پیش آمده به آوازهای محزون آنان، وقتی با دو تار همراه می‌شود، گوش دهید؟ تا به حال دوتارنوازی کرمانجی‌ها را دیده‌اید؟ از مهمان‌نوازی‌ و غیرتمندی‌شان شنیده‌اید؟ وصف رسوم و سنت‌هایشان در عزا و جشن و ... چطور؟ اگر راجع به همه اینها کنجکاوید، به روستای درکش بروید که مردمش بیشتر کردهای کرمانجی‌اند.
درکش روستای خوش آب و هوا و کوهستانی است که چشمه‌های فراوانی در اطرافش جریان دارند و یافته‌های باستان‌شناسی در حوالی برج تاریخی سبزعلی‌خان قراچورلو و تپه‌های اطرافش، نشان می‌دهند این روستا عمری دویست ساله دارد.
از زیباترین جاذبه‌های طبیعی روستای درکش، می‌توان به مراتع وسیع و سبز اطراف روستا، حواشی رودخانه زومار و دره کنداب در جنوب آن اشاره کرد، اما آنچه دوستداران طبیعت را به درکش می‌کشاند، جنگل زیبا و انبوه بلوط در نزدیکی آن است که تنها جنگل بلوط شرق کشور به شمار می‌رود.
یک نکته دیگر هم درباره درکش هست که بد نیست آن را بدانید. این روستا بنا بر نظر گیاه‌شناسان، گنجینه‌ای کم‌نظیر از گیاهان دارویی است، به گونه‌ای که چند سال پیش، یکی از این کارشناسان گفته بود، 380 گونه گیاه دارویی در روستای درکش شناسایی شده است که 79 گونه از آنها بسیار ارزشمند هستند.
او برای نمونه از بابونه بجنورد به عنوان گیاهی منحصر به فرد در درمان بیماری‌های گوارشی نام برده بود که در حوالی این روستا می‌روید. برای سفر به درکش از بجنورد به سمت آشخانه حرکت کنید و همین که روستای کلاته زمان صوفی را پشت سر گذاشتید، نرسیده به جوزک، جاده‌ای فرعی شما را به روستا می‌رساند.
****
آنجا روی یکی از آن صخره‌های آهکی بلند که هنوز از پسمانده آفتاب ظهر گرمند، گوشه‌ای دنج و خلوت پیدا می‌کنی و می‌نشینی و خورشید را نگاه می‌کنی که سرخ و لرزان و بی هیچ تقلایی در دریا غرق می‌شود و به صدای موج‌هایی گوش می‌کنی که آرام و منظم بر تن صخره‌ها می‌کوبند و اگر حوصله داشتی به بلوچ‌های سپیدپوشی که با دست پر از دریا برمی‌گردند، «خداقوت» می‌گویی، اما همه این توصیف‌ها حتی گوشه‌ای از زیبایی‌های روستای ساحلی تیس، از توابع بخش مرکزی شهرستان چابهار در سیستان‌وبلوچستان نمی‌شوند و حتما پیشینیان ما هم این را فهمیده‌اند که از 2500 سال پیش در تیس ساکن شده‌اند و به آن گاهی بندر تیزیا گفته‌اند و گاهی تیز و گاهی تسی.
****
آنجا شما شاهدان جنگی تقریبا تمام شده‌اید؛ پیکاری میان بهرام دوم، پنجمین پادشاه ساسانی با شیری شرزه. بهرام خنجرش را در سینه شیر فرو کرده و شیری دیگر هم پیشتر به دست او کشته شده و بر خاک افتاده است. پشت سر شهریان چند تن از اعضای خانواده‌‌اش در کنار کرتیر (موبد موبدان) ایستاده‌اند که ظاهرا بهرام در دفاع از آنها با شیرها جنگیده است. درست بالای سر بهرام و خانواده‌اش هم کتیبه‌ای نصب شده که یکی از چهار کتیبه موبد موبدان آن زمان و بزرگترین کتیبه عهد ساسانی روستای سرمشهد، از توابع بخش جره و بالده‌ شهرستان کازرون در استان فارس که جاده‌های رسیدن به آن چه از طرف برازجان و چه از طرف کازرون، آسفالته و مناسب است.
متون قدیمی نشان می‌دهد روزگاری این منطقه مورد توجه پادشاهان هخامنشی و ساسانی بوده است و در آن بناهای گوناگونی ساخته‌اند که بقایای آنها هنوز در اطراف سرمشهد دیده می‌شود و از آن جمله می‌توان به تپه باستانی تل نقاره‌‌خانه،‌ آتشکده، تل خاموش، قنات سرمشهد، تل خندق و کاروانسرای کوشک اشاره کرد. در شش کیلومتری شمال شرقی روستا هم‌، باستان‌شناسان شهری کهن به نام «قندجان» را از دل خاک بیرون آورده‌اند که از دیدن آن پشیمان نخواهید شد.
***
واقعا عجیب نیست که هنوز هم وقتی می‌پرسی: «کدام روستای ایران معماری پلکانی دارد؟» همه بلافاصله می‌گویند: «ماسوله»!. فکر می‌کنید چند نفر در پاسخ به این پرسش، از روستای پالنگان از توابع بخش مرکزی شهرستان کامیاران استان کردستان، یادی می‌کنند؟ فکر می‌کنید چند نفر می‌دانند این روستا گوشه‌ای از بهشت است؟ چند نفر خبر دارند در ده کیلومتری شمال غرب این روستا در رشته کوه‌های «گواز»، چشمه‌های داغ آب معدنی شفابخشی از دل کوه، بیرون می‌جوشند که از فراوانی ترکیبات گوگردی و آ‌هنی، شیری‌رنگ شده‌اند؟ چند نفر وصف قلعه عظیم و اسرارآمیز این روستا را شنیده‌اند؟ خیلی کم! خیلی خیلی کم! و به همین دلیل است که برخی ترجیح می‌دهند امسال هم راهی ماسوله شوند و بیشتر وقت تعطیلاتشان را در ترافیک جاده روستا بگذرانند و در انبوه جمعیت، فرصت خلوت کردن با طبیعت را از دست بدهند تا ما روزنامه‌نگارها در پایان تعطیلات با تأسف گزارش کنیم: «ماسوله گنجایش این همه گردشگر ورودی را ندارد! به بقیه ایران هم سری بزنید!»
منبع:باشگاه خبرنگاران
ارسال توسط کاربر محترم سایت : hasantaleb